عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



سلام ..ممنونم از نگاهتون..خوش اومدید... اگه دوست دارید مطالب مختلفی درباره ی طبیعت گردی، ساخت انواع کاردستی و کلی چیزای باحال دیگه اطلاعات کسب کنید خوشحال میشم به اینستاگرام ما سری بزنید قدمتونو روی چشم ما بذارید. @mahsano1372

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان تا خدا (نردبانی برای نزدیکی به خالق بی همتا) و آدرس takhoda.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 538
:: کل نظرات : 393

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 244
:: باردید دیروز : 237
:: بازدید هفته : 1043
:: بازدید ماه : 5033
:: بازدید سال : 14970
:: بازدید کلی : 243561

RSS

Powered By
loxblog.Com

دل خدارا شکسته بود...
شنبه 24 اسفند 1392 ساعت 16:28 | بازدید : 1107 | نوشته ‌شده به دست مهسا | ( نظرات )

آدمی در آغوش خــدا غمی نداشت

پیش خــدا حسرت هیچ بیش و کم نداشت

دل از خــدا برید و در زمین نشست

صد بار عاشق شد و دلش شکست

به هر طرف نگاه کرد راهش بسته بود

یادش آمد یه روز دل خــدا را شکسته بود...

https://instagram.com/mahsano1372?igshid=v2zkmvj5v04

:: موضوعات مرتبط: ادبی , متن زیبا , ,
:: برچسب‌ها: متن , متن زیبا , متن کوتاه , متن زیبا درباره ی خدا , متن کوتاه درباره ی خدا , خدا , خدایا , ,
|
امتیاز مطلب : 42
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
باورنکن...
چهار شنبه 21 اسفند 1392 ساعت 16:23 | بازدید : 870 | نوشته ‌شده به دست مهسا | ( نظرات )

 

 نامه‌ام بايد کوتاه باشد

ساده باشد

بی حرفی از ابهام و آينه،

از نو برايت می‌نويسم...

..حال همه ی ما خوب است
 
اما تو باور نکن.
 
 
https://instagram.com/mahsano1372?igshid=v2zkmvj5v04

:: موضوعات مرتبط: متن زیبا , سخنان کوتاه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
بدون شرح...
چهار شنبه 21 اسفند 1392 ساعت 16:18 | بازدید : 858 | نوشته ‌شده به دست مهسا | ( نظرات )

https://instagram.com/mahsano1372?igshid=v2zkmvj5v04

:: موضوعات مرتبط: عکس , ,
:: برچسب‌ها: عکس , عکس زیبا ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
ساده که می شوی...
چهار شنبه 21 اسفند 1392 ساعت 15:49 | بازدید : 848 | نوشته ‌شده به دست مهسا | ( نظرات )

ساده که مي شوي همه چيز خوب مي شود.
 
خودت، غمت، مشکلت، غصه ات، هواي شهرت، حتي دشمنت.
 
يک آدم ساده که باشي هميشه لبخند بر لب داري.
 
بر روي جدول هاي کنار خيابان راه مي روي.
 
زير باران، دهانت را باز مي کني و قطره قطره مي نوشي.
 
آدم برفي که درست مي کني شال گردنت را به او مي بخشي.
 
انسان هاي ساده را دوست بداریم.
 
آنها بوي ناب انسان مي دهند ....
https://instagram.com/mahsano1372?igshid=v2zkmvj5v04

:: موضوعات مرتبط: متن زیبا , ,
:: برچسب‌ها: متن , متن زیبا , متن کوتاه , متن کوتاه زیبا , متن کوتاه درباره ی ساده بودن , سادگی , متن زیبا درباره ی ساده بودن , انسانبوی انسان ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
داستانک...
جمعه 16 اسفند 1392 ساعت 11:49 | بازدید : 935 | نوشته ‌شده به دست مهسا | ( نظرات )
مرد ثروتمندی به کشیشی می‌گوید:
 
«نمی‌دانم چرا مردم مرا خسیس می‌پندارند.»
 
کشیش گفت:
 
«بگذار حکایت کوتاهی از یک گاو و یک خوک برایت نقل کنم.»
 
خوک روزی به گاو گفت:
 
«مردم از طبیعت آرام و چشمان حزن انگیز تو به نیکی سخن می‌گویند
 
و تصور می‌کنند تو خیلی بخشنده هستی
 
زیرا هر روز برایشان شیر و سرشیر می‌دهی.
 
اما در مورد من چی؟
 
من همه چیز خودم را به آنها می‌دهم،
 
از گوشت ران گرفته تا سینه ام را.
 
حتی از موی بدن من برس کفش و ماهوت پاک کن درست می‌کنند.
 
با وجود این کسی از من خوشش نمی‌آید. علتش چیست؟»
 
کشیش ادامه داد: «می‌دانی جواب گاو چه بود؟»
 
و خودش پاسخ داد:
 
«جوابش این بود: شاید علتش این باشد
 
که هر چه من می‌دهم در زمان حیاتم می‌دهم.»
 
 
https://instagram.com/mahsano1372?igshid=v2zkmvj5v04

:: موضوعات مرتبط: داستانک , ,
:: برچسب‌ها: داستان , داستانک , داستان کوتاه , داستان آموزنده , داستان زیبا , داستان زیبا درباره ی بخشندگی , بخشندگی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
داستانک...
جمعه 16 اسفند 1392 ساعت 11:41 | بازدید : 884 | نوشته ‌شده به دست مهسا | ( نظرات )
پادشاهی بود که فقط یک چشم و یک پا داشت.
 
پادشاه به تمام نقاشان قلمرو خود دستور داد
 
تا یک پرتره زیبا از او نقاشی کنند.
 
اما هیچکدام نتوانستند؛
 
آنان چگونه می‌توانستند با وجود نقص در یک چشم و یک پای پادشاه،
 
نقاشی زیبایی از او بکشند؟
 
سرانجام یکی از نقاشان گفت که می‌تواند این کار را انجام دهد
 
و یک تصویر کلاسیک از پادشاه نقاشی کرد.
 
نقاشی او فوق‌العاده بود
 
و همه را غافلگیر کرد. او شاه را در حالتی نقاشی کرد
 
که یک شکار را مورد هدف قرار داده بود؛
 
نشانه‌گیری با یک چشم بسته و یک پای خم شده.
 
چرا ما نتوانیم از دیگران چنین تصاویری نقاشی کنیم؛
 
پنهان کردن نقاط ضعف و برجسته ساختن نقاط قوت آنان.
 
بی شک هر کدام ازما بهترین نقاشان زندگی هستیم
https://instagram.com/mahsano1372?igshid=v2zkmvj5v04

:: موضوعات مرتبط: داستانک , ,
:: برچسب‌ها: داستان , داستان کوتاه , داستانک , داستان زیبا , داستانی درباره ی نقاشی , داستان آموزنده , نقاشی , نقاشی پادشاه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
داستانک...
جمعه 16 اسفند 1392 ساعت 11:34 | بازدید : 875 | نوشته ‌شده به دست مهسا | ( نظرات )

 

مرد جوانی کنار نهر آب نشسته بود
 
و غمگین و افسرده به سطح آب زل زده بود.
 
استادی از آنجا می‌گذشت.
 
او را دید و متوجه حالت پریشانش شد و کنارش نشست.
 
مرد جوان وقتی استاد را دید بی اختیار گفت:
 
«عجیب آشفته‌ام و همه چیز زندگی‌ام به هم ریخته است.
 
به شدت نیازمند آرامش هستم و نمی‌دانم
 
این آرامش را کجا پیدا کنم؟"»
 
استاد برگی از شاخه افتاده روی زمین کند
 
و آن را داخل نهر آب انداخت و گفت:
 
«به این برگ نگاه کن.
 
وقتی داخل آب می‌افتد خود را به جریان آن می‌سپارد
 
و با آن می‌رود.»
 
سپس استاد سنگی بزرگ را از کنار جوی آب برداشت
 
و داخل نهر انداخت.
 
سنگ به خاطر سنگینی‌اش داخل نهر فرو رفت
 
و در عمق آن کنار بقیه سنگ ها قرار گرفت.
 
استاد گفت: «این سنگ را هم که دیدی.
 
به خاطر سنگینی‌اش توانست بر نیروی جریان آب غلبه کند
 
و در عمق نهر قرار گیرد.
 
حال تو به من بگو آیا آرامش سنگ را می‌خواهی
 
یا آرامش برگ را؟»
 
 
 
مرد جوان مات و متحیر به استاد نگاه کرد و گفت:
 
«اما برگ که آرام نیست.
 
او با هر افت و خیز آب نهر بالا و پائین می‌رود
 
و الان معلوم نیست کجاست!؟ لااقل سنگ می‌داند کجا ایستاده
 
و با وجودی که در بالا و اطرافش آب جریان دارد
 
اما محکم ایستاده و تکان نمی‌خورد.
 
من آرامش سنگ را ترجیح می دهم!»
 
استاد لبخندی زد و گفت:
 
«پس چرا از جریان‌های مخالف و ناملایمات جاری زندگی‌ات می‌نالی؟
 
اگر آرامش سنگ را برگزیده‌ای پس تاب ناملایمات را هم داشته باش
 
و محکم هر جایی که هستی آرام و قرار خود را از دست مده.»
 
استاد این را گفت و بلند شد تا برود.
 
مرد جوان که آرام شده بود نفس عمیقی کشید
 
و از جا برخاست و مسافتی با استاد همراه شد.
 
چند دقیقه که گذشت موقع خداحافظی، مرد جوان از استاد پرسید:
 
«شما اگر جای من بودید آرامش سنگ را انتخاب می‌کردید
 
یا آرامش برگ را؟»
 
استاد لبخندی زد و گفت:
 
«من در تمام زندگی‌ام، با اطمینان به خالق رودخانه هستی،
 
خودم را به جریان زندگی سپرده‌ام و چون می‌دانم
 
در آغوش رودخانه‌ای هستم
 
که همه ذرات آن نشان از حضور یار دارد
 
از افت و خیزهایش هرگز دل‌آشوب نمی‌شوم.
 
من آرامش برگ را می‌پسندم.»
 
https://instagram.com/mahsano1372?igshid=v2zkmvj5v04

:: موضوعات مرتبط: داستانک , ,
:: برچسب‌ها: داستان , داستان زیبا , داستان زیبا درباره ی آرامش , داستان آموزنده , داستانک , داستان کوتاه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
دلتو بتکون...
جمعه 16 اسفند 1392 ساعت 11:30 | بازدید : 904 | نوشته ‌شده به دست مهسا | ( نظرات )


دلتو بتکون از حرفا،بغضا،آدما


دلتو بتکون از هرچی که تو این یه سال...
 
یادش دلتو به درد آورد.
 
(پیشنهاد شخصی:4شنبه سوری خونشونو آتیش بزن)

از خاطره هایی که گریه هاش بیشتر از خنده هاش بود.
 
از نفهمیدن اونایی که همیشه فهمیدیشون...

دلتو بتکون از کوتاهی های خودت ،اگه با یه "ببخشید!
 
من هم مقصر بودم"یکی رو آروم میکنی آرومش کن!......
 
https://instagram.com/mahsano1372?igshid=v2zkmvj5v04

:: موضوعات مرتبط: متن زیبا , ,
:: برچسب‌ها: متن , متن زیبا , متن زیبا درباره ی خونه تکونی , خونه تکونی , دل , دل تکونی , چهارشنبه سوری ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
اگر...
سه شنبه 13 اسفند 1392 ساعت 2:59 | بازدید : 861 | نوشته ‌شده به دست مهسا | ( نظرات )

اگر تنها ترین تنها شوم باز خدا هست...


اوجانشین همه ی نداشتن هاست...

نفرین وآفرین ها بی ثمر است...

اگر تمامی خلق گرگ های هار شوند و از آسمان  هول وکینه بر سرم بارد...

تو تنهای مهربان وجاوید وآسیب ناپذیر من هستی...

ای پناه ابدی!


تو می توانی جانشین همه ی بی پناهی ها شوی...

https://instagram.com/mahsano1372?igshid=v2zkmvj5v04

:: موضوعات مرتبط: ادبی , متن زیبا , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
یادمان باشد...
سه شنبه 13 اسفند 1392 ساعت 2:57 | بازدید : 704 | نوشته ‌شده به دست مهسا | ( نظرات )

یادمان باشد شاید شبی آنچنان آرام گرفتیم


 که دیدار صبح فردا ممکن نشد


 پس به امید فرداها محبت هایمان را ذخیره نکنیم.

https://instagram.com/mahsano1372?igshid=v2zkmvj5v04

:: موضوعات مرتبط: متن زیبا , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
خدای من...
سه شنبه 13 اسفند 1392 ساعت 2:54 | بازدید : 810 | نوشته ‌شده به دست مهسا | ( نظرات )

یوسف میدانست تمام درها بسته هستند

اما بخاطر خدا حتی به سوی در های بسته دوید،

و تمام در های بسته برایش باز شد

اگر تمام در های دنیا هم برویت بسته بود،

بدو،چون خدای تو و یوسف یکیست..

 

https://instagram.com/mahsano1372?igshid=v2zkmvj5v04

:: موضوعات مرتبط: متن زیبا , سخنان کوتاه , ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
خدایا...
سه شنبه 13 اسفند 1392 ساعت 2:52 | بازدید : 839 | نوشته ‌شده به دست مهسا | ( نظرات )

 

خدایـــا دلم مرهمی می خواهد

از جنس خودت،

نزدیک...

بی خطر...

بخشنده...

بی منت...

https://instagram.com/mahsano1372?igshid=v2zkmvj5v04

:: موضوعات مرتبط: متن زیبا , سخنان کوتاه , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
خدایا...
سه شنبه 13 اسفند 1392 ساعت 2:46 | بازدید : 705 | نوشته ‌شده به دست مهسا | ( نظرات )

 

خدایا!

 

یا نوری بیفکن یا توری..

 

ماهی کوچکت از تاریکی اقیانوس می ترسد...

https://instagram.com/mahsano1372?igshid=v2zkmvj5v04

:: موضوعات مرتبط: متن زیبا , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
یک معجزه...
سه شنبه 13 اسفند 1392 ساعت 2:38 | بازدید : 816 | نوشته ‌شده به دست مهسا | ( نظرات )

خدایـــــــا دلم یک اتفاق ...

نه !

یک معجزه می خواهد

دســـتی که سرم را به شانــه ی تو برساند

و ...

ببارم همه ی این روزهای بی تو بودن را ...!

https://instagram.com/mahsano1372?igshid=v2zkmvj5v04

:: موضوعات مرتبط: متن زیبا , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تنهایی...
سه شنبه 13 اسفند 1392 ساعت 2:30 | بازدید : 753 | نوشته ‌شده به دست مهسا | ( نظرات )

 

https://instagram.com/mahsano1372?igshid=v2zkmvj5v04

:: موضوعات مرتبط: عکس , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0